گروه گزارش های ویژه مشرق: استراتژي ايجاد رعب و وحشت از طریق رسانه های تحت کنترل صهیونیست ها در اذهان یهودیان ساکن سرزمین های اشغالی و ملل مختلف جهان از جمله کشورهاي خاورميانه و مردم آمریکا پايههاي اساسي پیشبری سياستهاي اسراييل را تشكيل ميدهد. به طور کلی مقامات اسراييل معتقد به ثمربخش بودن اشاعه وحشت و هراس در جامعه داخل اسرائیل و ملل دیگر برای دستیابی به بازدارندگی بوده و "ترسیدن" مردم را ابزار اصلی کسب مشروعیت جهت انجام حملات پیشگیرانه و ماجراجویی های سیاسی و نظامی بین المللی خود می پندارند. راست گرايان و چپ گرايان صهيونیست در اتخاذ این راهبرد عملکرد یکسانی داشته و نسخه مرجع برنامه ریزی ها و طراحی های این رژیم مبتنی بر اصل "بترسان و حکومت کن" بوده است.
رژیم صهیونیستی با پروژه های ایران هراسی سعی در جبران کوتاهی قد و قامت خود در مقابل ایران دارد.
از بدو پیروزی انقلاب کبیر اسلامی و تاسیس حکومتی مبتنی بر اصول مقابله با زیاده خواهی و گردنکشی این رژیم جعلی در ایران، اشاعه "ایران هراسی" همواره پای ثابت اظهارات رسمی و غیر رسمی سردمداران این رژیم و بخش اصلی تمامی فعالیت های رسانه های صهیونیستی سرتاسر جهان علیه ایران بوده است. در سایه جو هراس از ایران در کشورهای منطقه و افزايش تهديدات اسرائیل عليه ايران، این رژیم توانسته است اقدامات غيرقانوني فراوانی در ارتباط با نقض قوانين و قواعد بين المللي در سرزمین های اشغالی و خارج از آن انجام دهد که مهمترین آنها سياست شهرك سازي و نقض حقوق فلسطینیان بوده که در کنار توهم پراکنی در مورد خطر قریب الوقوع ایران برای منطقه و جهان و القای خطر تهدید موشکی ایران برای تأسیسات نظامی ایالات متحده در خاورمیانه و قسمت وسیعی از اروپا از چشم نهادهای بین المللی و مردم منطقه دور مانده و از سوی دیگر سیل اعانه های مالي و نظامي را به سوی اسرائیل سرازير کرده و همچنین بازارگرمی خوبی برای فروش تسلیحات به کشورهای عرب منطقه فراهم آورده است. در این مقاله به برخی از بازی های رسانه ای رژیم صهیونیستی با مردم آمریکا و یهودیان ساکن اسرائیل خواهیم پرداخت.
تهدید مکرر ایران چتر پوششی برای فعالیت های غیر قانونی اسرائیل در سرزمین های اشغالی است.
هدف اصلی از ایجاد هراس در داخل اسرائیل نگه داشتن یهودیان و جمعیت فلسطینی در یک وضعیت اضطرابی همیشگی است. در اثر انواع شکنجه ها و ترس های تحمیل شده به فلسطینیان ساکن سرزمین های اشغالی، آنها در بسیاری از مواقع از تماس با افراد و سازمان هایی که قصد اطلاع رسانی و رسیدگی به مشکلات آنها دارند خودداری می کنند. در نتیجه این عدم ارتباط و اطلاع، ایجاد ناحیه ای در کرانه غربی رود اردن که از فقر و فلاکت رنج می برد برای اسرائیل بسیار راحت تر و موثرتر از محاصره نظامی نوار غزه خواهد بود. به علاوه حساسیت های بین المللی کمتری نیز برای اسرائیل و متحدین آن ایجاد می کند. در اثر برنامه های بلند مدت و سخت گیرانه صهیونیست ها زندگی در آن ناحیه به خودی خود آنقدر سخت و طاقت فرسا هست که فلسطینیان تمایل به ترک این زندان بزرگ را پیدا کنند.
در حالی که اسرائیل مسلح به بمب هسته ای است، برنامه های وحشت پراکنی این رژیم، ایران را تهدیدی بزرگ برای منطقه و جهان معرفی می کند.
ایجاد هراس برای یهودیان نیز راه دیگری است که رژیم صهیونیستی بقاء خود را به آن وابسته می بیند. تبلیغ و تکرار دائمی دروغ تاریخی هولوکاست و بازگویی و یادآوری بزرگنمایی شده آننآآن به عنوان ابزاری برای به وجود آوردن یک ذهنیت تاریخی تلخ و ترسان در میان یهودیان استفاده می شود. این ترس شدید منشا خشونت طلبی دائمی در بخش بزرگی از یهودیان مهاجر ساکن سرزمین های اشغالی است که از به وجود آمدن یک هولوکاست دیگر که این بار عامل آن ایران مسلح به تسلیحات هسته ای معرفی می گردد؛ هراسانند. در واقع رژیم اسرائیل برای صهیونیست ها یک هولوکاست دائمی ذهنی ساخته است که خود را در آن زندانی می بینند و در اذهان آنها برای توجیه درندگی و ضرورت جنگ افروزی این رژیم، جلوگیری از واقعیت پیدا کردن این رویا کافی است.
نتانیاهو: کسانی که میخواهند ما را نابود کنند اصلاً کم تعداد نیستند
قیاس بین ایران و آلمان نازی در فعالیت های سینمایی و رسانه ای و اظهارات مکرر پارانوئیدی مقامات این رژیم سعی دارد به طور ثابتی وجود یک تهدید بسیار شدید و دائمی را به ذهن یهودیان القاء کنند. برای مثال بنیامین نتانیاهو می گوید: «کسانی که میخواهند ما را نابود کنند اصلاً کم تعداد نیستند». پدر نتانیاهو یک تاریخ دان بوده و گفته معروفی دارد: « هولوکاست هرگز به پایان نرسیده است». نتانیاهو به شدت تحت تاثیر پدر خود بوده است. ایهود باراک از دیگر مقامات این رژیم در سخنانی گفته است: «از ترس ایران ما نمی توانیم با آسایش بخوابیم تا زمانی که ایران قادر به ایجاد شرایطی است که مانع از حمله اسرائیل و آمریکا به برنامه های هسته ای خود بشود خواب در چشمان ما نخواهد آمد».
ایهود باراک: از ترس ایران ما نمی توانیم با آسایش بخوابیم
در حالیکه هم ارتش آمریکا و هم سیستم امنیتی – جاسوسی آن هیچ خطری را از سوی ایران متوجه این کشور نمی دانند؛ برنامه های ایجاد هراس از خطر ایران برای آمریکا و آمریکایی ها همچنان در رسانه های این کشور دنبال شده و تصویر یک خطر بزرگ از سوی کشوری که شاید بخش زیادی از مردم آمریکا حتی نمی دانند در کجای کره زمین قرار گرفته است به خورد مردم این کشور داده می شود. در حالی که ارتش و دولت آمریکا خود را در خدمت مردم آمریکا می دانند جای سوال است که رسانه های این کشور که بر طبل جنگ با ایران می کوبند در خدمت کیستند؟!
تا جایی که نظرسنجی های موسسه گالوپ نشان می دهد 32 درصد از آمریکایی هایی که در مورد ایران از آنها پرسیده شده است؛ ایران را یک خطر بالقوه و دشمن آمریکا فرض می کنند که در تناقض کامل با نگاه ارتش و سیستم امنیتی-اطلاعاتی این کشور نسبت به ایران است. این آمار رو به رشد بوده و در سایه عملکرد تبلیغاتی رسانه های آمریکایی روز به روز بر تعداد افرادی که ایران را دشمن - و نه کشور مستقلی که به دنبال دست یابی به حقوق خود است- می پندارند؛ افزوده می شود. از سوی دیگر روزانه و به طور مداوم اظهارات ضد ایرانی شدیدی مبنی بر خطر حمله ایران به آمریکا از سوی برخی مقامات آمریکایی شنیده می شود که بر چگونگی نگاه مردم این کشور به یک کشور "مسلمان" که هزاران کیلومتر با آن فاصله دارند تاثیر منفی بزرگی می گذارد.
رسانه های آمریکایی به پایگاه های عملیاتی اشاعه ایرانی هراسی تبدیل شده اند
برای مثال سی ان ان در گزارش مفتضحی اعلام می کند: «ایران می تواند به طرز وحشتناکی به آمریکا حمله کند. ما باید حزب الله (لبنان) را به عنوان جانشین ایران در نظر بگیریم که می تواند حمله را انجام دهد». فاکس نیوز از دیگر رسانه های تحت کنترل نومحافظه کاران در برنامه ای اظهار کرده است که «به اعتقاد برخی نیویورک احتمالا در لیست حمله ی ایران قرار دارد»! شاید در نگاه اول به نظر برسد که این دست یاوه سرایی ها می تواند از عادات ناپسند رسانه های شانتاژی باشد و نباید خیلی جدی گرفته شود. اما ماجرا به اینجا ختم نشده و می بینیم که سناتور چاک شومر (Chuck Schumer) در ماه فوریه طی نامه ای به هیلاری کلینتون از خطر حمله ایران به نیویورک اظهار نگرانی کرده و مدیر بخش تجزیه و تحلیل امنیتی پلیس نیویورک نیز طی مقاله ای در وال استریت ژورنال با عنوان «خطر ایران برای شهر نیویورک» اظهارات محیرالعقولی انجام داده است.
از سوی دیگر مردم آمریکا روزانه در معرض بمباران نمونه های فراوانی از این دست توهم پراکنی های ناشی از سیاست پارانوئیدی مدیران صهیونیست سیستم رسانه ای این کشور هستند. در واقع هم اکنون در بخشی از مردم آمریکا این تصور به وجود آمده که ایران دارای توان نظامی لازم و نیز قصد جدی حمله مستقیم به خاک آمریکاست! سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ایران می تواند دست به حمله به خاک آمریکا بزند؟! و یا این که آیا مثلا حزب الله لبنان به عنوان متحد استراتژیک ایران دارای توانمندی های لازم برای حمله به خاک آمریکاست و یا اساسا در چارچوب ساختاری آن عملیات های دوردستی از این نوع تعریف شده است؟! پاسخ این سوالات به حدی برای همه روشن است که نیازی به توضیح نیست.
چاک شومر طی نامه ای به هیلاری کلینتون از خطر حمله ایران به نیویورک اظهار نگرانی کرده!
پس این هجمه تبلیغاتی اشاعه رعب و وحشت از ایران و هم پیمانانش کدام "آمریکا" را به عنوان محل حمله احتمالی ایران فرض گرفته و در حال جای انداختن آن در ذهن مردم این کشور برای رسیدن به اهداف پیدا و پنهان خود است؟ در اینجا خود به خود ذهن معطوف به جمله معروفی می شود که به صورت های مختلف در طی چندین دهه گذشته شنیده شده است: «اسرائیل یکی از ایالت های آمریکاست که در خاورمیانه قرار گرفته است».
همچون اکثر قریب با اتفاق شرارت های کوچک و بزرگ بین المللی علیه ایران، اینجا نیز دست صهیونیست ها آشکارا در کار بوده و اسرائیل از هر فرصتی برای نشان دادن چهره ای نامطلوب از ایران در صحنه جهانی استفاده می کند و برای این فرصت طلبی هیچ گونه واهمه ای نیز از نتایج احتمالی ندارد. اسرائیل هم اکنون یک جنگ رسانه ای تمام عیار با دستور کاری ایران هراسی در رسانه های جمعی آمریکا را مدیریت می کند که هدف آن افزایش ترس و وحشت از ایران در ذهن مردم آمریکا تا جایی است که مردم، دولت را تحت فشار اقدام نظامی علیه ایران قرار دهند.
اسرائیل یکی از ایالت های آمریکاست که در خاورمیانه قرار گرفته است.
ژنرال رونالد بورگس (Ronald Burgess) از مدیران ارشد سیستم امنیتی آمریکا در یک نظر کارشناسانه حمله ایران به آمریکا را غیرمحتمل دانسته و می گوید: «بنا به برآورد آژانس امنیتی، ایران تمایلی به آغاز درگیری و یا تحریک عمدی آن ندارد؛ مگر آن که حمله اول را آمریکا انجام دهد». بر این اساس هم زمانی اظهارات بی سر و ته و گاه به گاه مقامات صهیونیستی و غوغاگری رسانه های آمریکایی در مورد خطر حمله ایران حاکی از ریشه اسرائیلی پروپاگاندای واشنگتنی علیه ایران است. برای مثال در حملات اخیر به دیپلومات های اسرائیلی در بانکوک بدون وقوع هیچ گونه رسیدگی و بررسی های امنیتی لازم بلافاصله این ایران بود که از سوی مقامات این رژیم متهم شد و بعد از این ماجرا پلیس نیویورک نیز فی الفور به تدابیر امنیتی خود در شهر افزود تا با حمله احتمالی ایران به شهر و شهروندان مقابله کند! کاملا آشکار است که امروز پروژه ایران هراسی با هماهنگی کامل مثلث اسرائیل، رسانه ها و برخی از سردمداران آمریکایی در حال اجراست.
ژنرال رونالد بورگس: ایران تمایلی به آغاز درگیری و یا تحریک عمدی آن ندارد.
درحالی که کارشناسان امنیتی آمریکا وجود بمب اتمی در ایران را منتفی می دانند مقامات اسرائیلی و رسانه های آمریکایی به وفور از در اختیار داشتن و یا قریب الوقوع بودن دست یابی به آن سخن می گویند. در واقع مقامات آمریکایی تحت فشار شدید اسرائیل برای همراهی در برنامه های جنون آمیز حمله به تاسیسات هسته ای ایران هستند. بخشی از این فشار از طریق اجرای پروژه های ایران هراسی توسط رسانه های وابسته به صهیونیست ها انجام می گیرد. با این کار صهیونیست ها مردم از همه جا بی خبر آمریکا را در مقابل دولت این کشور قرار می دهند. مردمی که از یک سو ذهن آنها پر از خطر قریب الوقوع حمله های مختلف ایران به خاک آمریکاست و از سوی دیگر به زعم خود شاهد بی اعتنایی دولتشان به این چنین خطر بزرگی هستند. دولتی که صرفا به تحریم های هر چند شدید قناعت کرده و نه تنها هیچ گونه واکنش تمام کننده ای - که آرزوی اسرائیل است- انجام نمی دهد بلکه از تایید صریح و همراهی با اسرائیل برای حمله های متعدد پیشگیرانه به ایران نیز خود داری می کند.
توان موشکی بازدارنده ایران: از بهانه های دم دستی ایران هراسی.
پروژه ی ایجاد هراس در مردم و سپس وارد عمل شدن برای رفع این هراس خود ساخته، دهه هاست که در آمریکا اجرا می شود. با نگاهی به فعالیت های رسانه ای قبل از لشکر کشی به افغانستان و عراق یک الگوی کم و بیش ثابت را به وضوح می بینیم. اکنون نیز همین نسخه از طرف صهیونییست ها در حال پیاده شدن در مورد ایران است و در حالی که ارتش و دولت آمریکا از هرگونه درگیری نظامی با ایران خودداری می کنند ظاهرا رسانه های جمعی و برخی از قانون گذاران مصلحت این کشور را بهتر از دولت تشخیص می دهند.
دولت مردان آمریکا به خوبی می دانند که در صورت کوچک ترین اقدام نظامی علیه ایران، این کشور پیامدهای سهمگین، ناگوار و غیر قابل تصوری را متوجه منافع آمریکا در سراسر جهان خواهد کرد. به همین دلیل سعی دارند از طریق دیپلماتیک و رهیافت های نرم به اهداف ظالمانه خود در مورد ایران دست یابند. با این حال اتحاد شرورانه رسانه های آمریکا و صهیونیست ها ذهن مردم این کشور را در مورد خطر بزرگ ایران به نحوی به بازی گرفته اند تا برای آنها ضرورت یک اقدام نظامی مسجل شود. در حالی که این بازی می تواند خطرناک ترین بازی تاریخ باشد.
.............................................................................................................................
منابع و مآخذ:
http://www.presstv.ir/detail.fa/239669.html
http://www.csmonitor.com/World/Middle-East/2010/0618/Does-Israel-suffer-from-Iranophobia
http://www.rt.com/news/us-mass-media-iran-095/comments/page-5/
http://macedoniaonline.eu/content/view/20363/53/
http://www6.almanar.com.lb/english/adetails.php?eid=45609&frid=23&seccatid=32&cid=23&fromval=1
http://ericmargolis.com/2012/02/stop-the-hysteria-before-war-erupts-with-iran/
http://www.richardsilverstein.com/tikun_olam/2012/02/04/is-israels-paranoia-contagious/
http://www.washingtonsblog.com/2012/02/depsite-the-hysteria-experts-say-that-iran-poses-very-little-threat-to-the-west-or-israel.html
http://www.richardsilverstein.com/tikun_olam/2012/02/04/is-israels-paranoia-contagious/
http://www.pbs.org/wgbh/pages/frontline/tehranbureau/2012/02/opinion-iranophobia-and-the-hysteria-over-tehrans-nuclear-program.html